بچه های گلم

احمد رضا وداداش کوچولو...

1393/10/20 11:28
نویسنده : راضیه خوشبخت
105 بازدید
اشتراک گذاری

یادش بخیر ..

یادت میاد احمدرضاجون اون روزی که رفته بودم بیمارستان تا داداش کوچولوتو دنیا بیارم چه شوقی تو نگاهت بود ازخوشحالی داشتی بال در میاوردی احساس بزرگی میکردی احساس میکردی بعد از این داداش بزرگه ای وخلاصه..

یادش بخیر ولی حیف روزهای خوش باهم بودنمون خیلی کم بود محمد ابراهیم خیلی زود رفت اونقدر زود که حتی درست چهرشو به خاطر نسپردیم...

بااینکه همیشه تو فکرشم ولی گاهی دلم برا چهره قشنگش واقعا تنگ میشه اون وقتایی که بغض گلومومیگیره وانگار توی این دنیا جایی برای خودم نمیبینم .

واقعا نبودن محمد برای من وتو ودیگران خیلی سخته میدونم کوچولوی من اونروز احساس میکردی داداش بزرگه ای وخیلی زود اون احساس بارفتن محمد برات کمرنگ شد

نمیدونم احساست رو وقتی سنگ قبر محمد کوچولو رو دیدی باورت نمیشد عکس داداش کوچولو روی سنگ قبر حک بشه ولی الن عکس اونو کنار عکس کسایی دیدی که برای همیشه رفتند 

شاید دل توهم خیلی تنگه ولی پسرم من وتو باید با این دوری ونبود محمد کنار بیایم 

تو یه مردی عزیزم وباید حتی به منم کمک کنی برای تحمل سختی نبود محمد عزیزم مرد باش مثل همیشه 

امیدوارم داداش کوچولو برامون دعا کنه 

داداشی خیلی دوستت داریم...

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)